۱. صد بار اومد زل زد تو چشمام گفت: خاله! بیا! بعد دیدم نه، فقط به من داره میگه خاله. بقیه عمهن. تست کردیم! باباش گفت: عمه کو؟ اشاره کرد به نوشین. گفت: خاله کو؟ اشاره کرد به من!, ...ادامه مطلب
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید: <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align=""> بخوانید, ...ادامه مطلب
۱. مامان رفته خونه دادا و آرتمیس برای اولین بار کلی تحویلش گرفته. حالا به من میگه: فهمیدم تقصیر توئه که طرف من نمیاومد. تو نبودی کلی با من بازی کرد!, ...ادامه مطلب
وقتی دوستت دارم، دنیا قشنگتر است؛ حتی اگر برای همیشه ترکم کرده باشی... + این از دیوانه بازیهای پست قبل جا افتاده بود: دیشب وقت خواب، توی دلم یک عالم با آرمین حرف زدم؛ جوری که انگار کنارم نشسته است. , ...ادامه مطلب
۱. سارا میخواهد ضرب المثل بگوید؛ میگوید: "کارُ کی تموم کرد؟ اون که شروع کرد!" ۲. سارا به مامانش گفته است: "مامان میبینی هیچ کدوم از مامانهای دور و برمون مثل تو نیستن که این قدر شولوغ بازی در بیارن و, ...ادامه مطلب
من که در تُنگ برای تو تماشا دارم با چه رویی بنویسم غم دریا دارم؟ دل پر از شوق رهایی است، ولی ممکن نیست به زبان آورم آن را که تمنا دارم چیستم؟! خاطره زخم فراموش شده لب اگر باز کنم با تو سخن ها دارم با , ...ادامه مطلب
نرجس (خواهرزاده حدودا ۱۳ ساله م) یه دفتر درست کرده پر از سوالهای عجق وجق باحال و میده بهمون که جواب بدیم. مثلا باید از کار درستی که از انجامش پشیمونیم و کار احمقانه ای که از انجامش پشیمون نیستیم، از ب, ...ادامه مطلب
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب
معمولا اونی که بیشتر و بهتر حرف میزنه بیشتر حق بهش داده میشه. اونی که سکوت می کنه مقصر به نظر میاد. استادم همیشه بهم می گفت تو دنبال دفاع از حق خودت نیستی. و من بیشتر از حق به حرمتها فکر می کردم و مه, ...ادامه مطلب
کاش هیچ وقت از این همه سرسختی پشیمون نشم. * این که بشی بت یه نفر و چشم بسته مدح و ثنات کنه و بدیهات رو نبینه و بی منطق دوستت داشته باشه چیز خوبی نیست. شاید حس خوبی باشه که کسی در این حد بهت ارادت داش, ...ادامه مطلب
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب
داشتم اجناس دستفروش افغانی را نگاه می کردم. دو نفر بودند. یک پسر نوجوان و جوانی 27-28 ساله و هر دو خیلی مودب و خوش برخورد. یک دفعه یک پسر جوان ایرانی، از آن طرف، دوان دوان خودش را به آنها رساند و بدون, ...ادامه مطلب
کجاست جای رسیدن و پهن کردن یک فرش و بی خیال نشستن و گوش دادن بهصدای شستن یک ظرف زیر شیر مجاور؟ و در کدام بهار درنگ خواهی کردو سطح روح پر از برگ سبز خواهد شد؟ کجاست سمت حیات؟ سهراب سپهری, ...ادامه مطلب
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب