خرجی

هنوز آن اسمس را روی گوشی زهوار در رفته قدیمی ام نگه داشته ام که میم وقتی با دوستانش رفته بود جنوب برایم فرستاد و مرا ذوق مرگ کرد:

«همین الان یهویی دلم برات تنگ شد آبجی گلم.»

واقعیت این است که کلمه ها جادوی عجیبی دارند. بعضی حرفها بدجوری دل آدم را می لرزانند؛ بعضی دیگر به همان شدت دلت را می شکنند. بسیاری از خاطراتی که برای همیشه در ذهن ما حک شده اند، بیش از هر چیز حاوی کلماتند. کلماتی که به ما شور و امید و زندگی بخشیده اند یا کلماتی که باعث دلسردی، غم و نفرت شده اند. گاهی یک کلمه یا عبارت ساده مثل «جانم؟»، مثل «خوبی؟»، مثل «برای تو همیشه وقت دارم»، مثل «روی کمک من حساب کن»، مثل «هر زمان خواستی دو گوش شنوا در اختیار تو است»، مثل «فقط به خاطر تو»، مثل «دلم برایت تنگ شده»، مثل «یک دفعه به یادت افتادم»، مثل «فقط آمدم حالت را بپرسم»، مثل... مثل همه واژه ها وعبارتهای خوب دنیا، حالت را از این رو به آن رو می کند. گاهی حتی همین که کسی اسمت را به زبان بیاورد خوب می شوی! 

شعار نمی دهم اما، باور کنید کلمه ها تمام نمی شوند، بیایید تا وقتی که می توانیم، آنها را برای هم خرج کنیم!

+ البته این گنج تمام نشدنی را نباید خرج هر کسی کرد!

+ من هم زیاد آدم دست و دلبازی نیستم! واژه هایم را می گویم!

+ این هم خرجی شما: دوستتان دارم. =)

+ تابستان مبارک.

تصویر بی ربط به پست =)