یک شانه تخم مرغ، کف بلاگستان!

ساخت وبلاگ

نمیدانم شما چقدر به چشم زخم اعتقاد دارید و کاری هم به این چیزها ندارم! در واقع کاری ندارم که اعتقاد دارید یا نه و دلایلتان چیست. 

چیزی که میخواهم بگویم این است که اگر معتقد به چشم زخم هستید، با جار زدن این موضوع، که شما در معرض چشم خوردن هستید و بارها و بارها چشم خورده اید، هیچ کس را به این فکر نمیاندازید که کمی آب یا سیب زمینی یا گوجه فرنگی به چشمهایش اضافه کند تا شوری اش کم شود! بلکه فقط دارید به شکلی غیرمودبانه دیگران را محکوم میکنید!

یکی از همسایه های ما، اعتقاد عجیبی به چشم زخم دارد و بارها و بارها اتفاق افتاده است که وقتی صبح زود، از خانه خارج میشویم، جلو یا روی در خانه ما یا یکی از همسایه های دیگر، یک یا چند تخم مرغ شکسته میبینیم و حسابی رگ اقتصادیمان بیرون میزند که آخر چرا این نعمتهای الهی را هدر میدهید؟ به خدا اگر ماهی یک شانه تخم مرغ بدهید به خودمان، قول میدهیم از همه ترفندهای رفع شوری، استفاده کنیم تا دیگر چشمتان نزنیم!

یا مثلا بعضیها روی بچه هایشان خیلی حساسند. گفته بودم فامیل ما از نظر تولید انسان، چه از نظر کمی و چه کیفی، حرفی برای گفتن دارد؟ یعنی شرایط طوری است که هر کدام از اعضای فامیل ما، کافی است از جایشان بلند شوند و یک تکان به خودشان بدهند تا یک جین بچه قد و نیم قد از سر و کولشان پایین بریزد! 

تازه، تعریف از خود نباشد، اکثر بچه های فامیل ما در رده زیبارویان یا دست کم نیمه زیبارویان قرار میگیرند و هر کدام حداقل دو متر و نیم زبان (تخم مرغها را کجا گذاشتم؟!).

بعد ما همه مان هم عاشق بچه ایم؛ حتی بچه های غیرجذاب؛ طوری که خیلی وقتها بقیه را به شگفتی وامیداریم! یعنی حتی بچه هایمان هم بچه دوست هستند! 

در کل میخوام بگویم هم از نظر کیفیت و کمیت بچه، حسابی چشم و دل سیر هستیم؛ هم بچه دوستیم و اصلا جایی برای چشم زدن بچه های این و آن نداریم!

آن وقت فکرش را بکن مادری که عکس بچه اش را در فصای مجازی منتشر کرده، در جواب کامنت "عزیزم چقد نازه... خدا حفظش کنه" بنویسد: "بگو هزار ماشالله" یا "و ان یکاد..." تحویلت بدهد!  

اصلا جدا از این حرفها، اگر فکر میکنی ممکن است نوگل خندانت چشم بخورد،  خدایی نکرده بیماری خاصی داری که مدام عکسش را در چشم و چار ملت فرو میکنی؟ 

نکن عزیز من! اگر بچه ات چشم کردنی است و اگر به چشمهای مردم اعتماد نداری، یا مثل قدیمیها لباس زشت و کهنه و چند سایز بزرگتر به او بپوشان، صورتش را نشور (نشوی؟! شست و شو نده؟!)، موهایش را شانه نزن و سعی کن همیشه (گلاب به رویتان) بینی درآمده باشد یا در پستوی خانه تان قایمش کن تا کسی او را نبیند و خلاصه مراقب مالت باش و همسایه ات را دزد نکن!

این را در مورد کسانی که در وبلاگ، ریز و درشت زندگیشان را مینویسند و معتقدند هر بار از خوشیهایشان مینویسند بعدش به زمین گرم میخورند هم صادق میدانم! به جای آن که یک "و ان یکاد" بکوبانی سر در وبلاگت، از خوشیهایت ننویس! اصلا بیا همه اش غر به جان ما بزن که: "همه چی داغونه!" اما انقدر رک و راست، ما را دزد خوشبختیهایت ندان!

من نمیگویم چشم زخم راست است یا دروغ و هیچ پیشنهادی در مورد این که آن را قبول داشته باشید یا رد کنید ندارم. فقط میگویم اگر قبولش دارید، بی سر و صدا قبولش داشته باشید و مشکوک بودنتان به چشمهای دیگران  را جار نزنید! همچنین خوشیها و حوبیها و موفقیتها و بچه هایتان را!

هنوزم اینجا برام نفس گیره!...
ما را در سایت هنوزم اینجا برام نفس گیره! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : behappy1 بازدید : 202 تاريخ : پنجشنبه 8 خرداد 1399 ساعت: 21:10